Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش جماران، چندی پیش در آخرین روز ماه مارس سال جاری میلادی، روسیه جدیدترین سند سیاست خارجی خود را منتشر کرد که در آن دیدگاه رسمی و جدید خود از جهان، منافع و اهداف اصلی و راهبرد تعقیب آن‌ها را مشخص کرده است. این ششمین بیانیه روسیه پس از بیانیه‌های منتشر شده در سال‌های 1993، 2000، 2008، 2013 و 2016 است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به نظر می‌رسد که این پیش نویس با در نظر گرفتن شرایط جنگ میان روسیه و اوکراین تهیه شده است. در این سند برای اولین بار، اصطلاحاتی مانند «روسو فوبیا» ( یا روسیه هراسی)، «نئونازیسم» و «غرب جمعی» ذکر شده است. این سند اولین بیانیه سیاست سیستماتیک روسیه از زمان حمله به اوکراین در فوریه 2022 است و محتوای متن آن واکنش روسیه به تغییرات روبه رشد و نامطلوب از موقعیت بین‌المللی این کشور که حمله به اوکراین عامل آن است را به صورت مدون بیان می‌کند.

به عقیده گروه بین‌المللی بحران؛ این سند یک تغییر معنایی از مفهوم پیشین سیاست خارجی روسیه است که در نوامبر 2016 منتشر شد. مطابق نظر بسیاری از کارشناسان بین‌المللی، متن سند اخیر جاه طلبی روسیه در جهان بینی مقامات این کشور را تفسیر می‌کند و اهداف گسترده‌ای را برای نقش آن به عنوان یک قدرت اوراسیایی ترسیم کرده است که با توجه به نظم موجود جهانی، تلاش روس‌ها برای تحقق این چشم انداز می‌تواند اختلاف و درگیری در حوزه‌ها و مناطق مورد نظر روسیه را تشدید کند.

 

روسیه در قفس قدرت ایالات متحده

 

موارد زیادی در محتوای طرح جدید سیاست خارجی روسیه برجسته است، اما شاید مهم‌ترین آن موضع آشکاری است که در قبال ایالات متحده اتخاذ می‌کند. برای اولین بار پس از پایان جنگ سرد، کرملین رسما اعلام کرد که واشنگتن را دشمن اصلی خود و نظم جهانی موجود به رهبری ایالات متحده را هدفی برای اقدامات متقابل می‌بیند.

کرملین تاکید می‌کند که با یک درگیری وجودی با ایالات متحده آمریکا مواجه است که آن را تحت عنوان «از بین بردن تمامیت ارضی فدراسیون روسیه» توصیف می‌کند. این سند ایالات متحده و متحدان آن را در به راه انداختن یک «جنگ ترکیبی» علیه روسیه متهم می‌کند که شامل روش‌هایی مانند تحریم‌های اقتصادی و مداخله در سیاست داخلی روسیه است.

در متن این بیانیه آمده است: «روسیه در پاسخ به اقدامات غیردوستانه غرب، قصد دارد از حق موجودیت خود و توسعه آزادانه با تمام ابزارهای موجود دفاع کند». این عبارت نشان می‌دهد که مسکو در تلاش است که تغییر در سیاست ایالات متحده ایجاد کند و یا با خنثی کردن سیاست‌های امریکا از دستیابی این کشور و متحدانش به اهداف مورد نظرشان در قبال روسیه جلوگیری کند.

به عقیده تحلیل‌گران آمریکایی، روسیه در تغییر سیاست‌های آمریکا ناتوان است بنابراین تلاش می‌کند که گزینه دوم یعنی خنثی سازی سیاست‌های ایالات متحده و متحدان غربی این کشور در قبال روسیه را به منصه ظهور برساند. به این معنا که روسیه قصد دارد با تغییر موازنه قدرت در جهان، غرب را از دستیابی به اهداف خود محروم کند. این در حالی است که متن سند جدید سیاست خارجی روسیه در شرایطی تدوین شده است که اسناد پیشین سیاست خارجی این کشور از «ایجاد فضای امنیتی مشترک با کشورهای اروپایی» صحبت می‌کند.

 

اوراسیا؛ نقشه راه منطقه‌ای روسیه

 

در محتوای سند اخیر برنامه‌های روسیه برای دستیابی به اهداف خود از منطقه‌ای به منطقه دیگر متفاوت است. در حالی که مشخص نشده است این کشور با چه سیاست‌ها و راهبردهایی برای رسیدن به این اهداف اقدام می‌کند.

بنا بر محتوای این سند کرملین قصد دارد تا روابط خود را با قدرت‌های اروپایی که خود را از واشنگتن جدا کرده و یک سیاست خارجی مستقل و دوستانه را دنبال می‌کنند، گسترش دهد. این درحالی است که مزیت‌های روابط دوستان با کشورهای فوق در این سند مبهم است.

با این حال سند اخیر بیان نمی‌کند که روسیه به دنبال پایان دادن به ناتو یا اتحادیه اروپا باشد اما هر دو ساختار را به عنوان تهدید کننده امنیت، تمامیت ارضی، حاکمیت، ارزش‌های سنتی و توسعه اجتماعی-اقتصادی روسیه توصیف می‌کند.

همچنین با توجه به این‌که روسیه بعد از تهاجم به اوکراین از شورای اروپا و سازمان حقوق بشر اروپا اخراج شد، این کشور هنوز در سازمان امنیت و همکاری اروپا «OSCE» حضور دارد و از این سازمان به عنوان بستری برای گفتگوی احتمالی با اروپا استفاده می‌کند.

در متن سند پیشین سیاست خارجی روسیه، سازمان امنیت و همکاری اروپا به عنوان یک انجمن برای حل و فصل منازعات و «ساختن یک سیستم امنیتی پان‌اروپایی برابر و غیرقابل تقسیم» توصیف شده است. در سند سال 2016 روسیه، میان منطقه اوراسیا و منطقه آسیا و اقیانوسیه تمایز وجود دارد اما در سند اخیر از قاره اوراسیا صحبت شده است. بنابراین، اشاره روسیه به اوراسیا شامل تمام اروپا، هند، چین، آسیا و اقیانوسیه است.

به نظر می‌رسد این منطقه گسترده، همانطور که در سند اخیر منعکس شده است، از نوشته‌های اوراسیاگراهای دهه 1920 شوروی الهام می‌گیرد که معتقد بودند جغرافیایی سیاسی روسیه در اروپا و آسیا به تبدیل شدن این کشور به یک قدرت منحصربه‌فرد کمک کرده است.

در سال 2012، پوتین طی یک سخنرانی  اوراسیاگرایی را «سنت اندیشه سیاسی روسیه» خواند و سند اخیر، روسیه را به عنوان یک «دولت-تمدن متمایز»، «قدرت اوراسیا و اقیانوس آرام» و تنها «مرکز مستقل توسعه جهانی» توصیف می‌کند.

از محتوای متن سند جدید، استدلال می‌شود که کشورهای  قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق (به جز کشورهای حوزه بالتیک که امروزه در مدار ناتو و عضو آن هستند) به مسکو وابسته هستند و خواهند ماند. با این حال روسیه کشورهای غیر دوست را به تحریک جهت تجزیه کشورهای منطقه متهم کرده است.

  در بخشی دیگر، این سند اظهار می‌کند که مسکو با تلاش‌های دولت‌های خارجی برای همکاری یا مشارکت با کشورهای شوروی سابق به روش‌هایی که ممکن است مانع از همکاری روسیه با آن‌ها شود، مقالبه می‌کند. البته این یک وضعیت جدید نیست. کرملین مدت‌هاست که کشورهای جانشین شوروی را به‌عنوان متحد در منطقه‌  «منافع ممتاز روسیه» تلقی می‌کند، عبارتی که «دیمیتری مدودف»، رئیس‌جمهور وقت روسیه برای اولین بار در سال 2008 به کار گرفت.

با این حال، سند 2023 از این هم فراتر می‌رود و به صراحت اعلام می‌کند که کرملین با «استقرار یا تقویت زیرساختهای نظامی کشورهای غیردوست و سایر تهدیدات امنیتی» در این کشورها مخالف است.

همچنین در سند جدید، وعده «یک فضای یکپارچه اقتصادی و سیاسی در اوراسیا» داده شده است و به طور خاص به آن بخش از اوراسیا که زمانی بخشی از مدار امپراتوری روسیه تزاری و سپس و اتحاد جماهیر شوروی بود، اشاره می‌کند.

در این سند، کرملین امیدوار است ابتدا با استفاده از طیف گسترده‌ای از سازمان‌های بین‌المللی که در حال حاضر کشورهای مورد مورد اشاره روسیه را به هم پیوند داده‌ است، فضای اقتصادی و سیاسی قوی‌تری را در منطقه ایجاد کند.

این سازمان‌ها شامل سازمان کشورهای مشترک المنافع (CIS)، اتحادیه اقتصادی اوراسیا (EEU) متشکل از ارمنستان، بلاروس، قزاقستان، قرقیزستان و روسیه، سازمان پیمان امنیت جمعی که یک اتحاد نظامی شامل کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا به اضافه تاجیکستان است، سازمان همکاری شانگهای و کشورهای عضو بریکس می‌شود.

در سند سال 2016، روسیه از ترویج توسعه مناطق جدا شده از گرجستان، آبخازیا و اوستیای جنوبی صحبت شده است، که مسکو در سال 2008 آن‌ مناطق را به صورت مستقل به رسمیت شناخت. با این حال کشورهای مولداوی و گرجستان و همچنین منطقه قره باغ در سند جدید جایگاهی مشخص ندارند، این در حالی است که نیروهای روسیه در هر دو منطقه قره باغ و شمال گرجستان در اوستیای جنوبی و آبخازیا تحت عنوان نیروهای حافظ صلح حضور دارند.

 

فقدان چشم انداز روشن از پایان جنگ اوکراین!

 

در مورد اوکراین این سند از ادبیات کلی برای توصیف اقدامات روسیه در اوکراین استفاده و ادعا می‌کند که کرملین مجبور شد در آن‌جا اقداماتی را «برای حفاظت از منافع حیاتی خود» انجام دهد و این امر باعث می‌شود که حتی اوکراین را به عنوان یک کشور مستقل در نظر گرفته نشود.

با این حال سند جدید به خوانندگان اطمینان می‌دهد که مسکو همچنان به حل و فصل مناقشه در منطقه اولویت خواهد داد، اما هیچ چشم انداز مشخصی را برای پایان دادن به نبرد در اوکراین ارائه نمی‌دهد و حتی طرحی برای بازسازی آن کشور پس از جنگ یا فکری درباره جایگاه آن در امنیت منطقه‌ای روسیه مطرح نشده است.

 

نگاه ویژه به هند و چین

 

تصویر مفهومی ارائه شده روسیه از اوراسیا به‌عنوان «یکپارچه» که باید تحت یک استراتژی واحد به آن پرداخته شود با واقعیت‌های پیچیده ژئوپلیتیک در سراسر این گستره بسیار وسیع، سازگار نیست.

با این حال، طرحی را برای پیوند دادن کشورهای منطقه از طریق یک مشارکت بزرگ اوراسیا ارائه می‌کند. بر اساس مفهوم مشارکت، پتانسیل همه دولت‌ها، سازمان‌های منطقه‌ای و انجمن‌های اوراسیا، مبتنی بر EEU، سازمان همکاری شانگهای، انجمن کشورهای جنوب شرق آسیا و طرح بزرگ چین موسوم به «یک کمربند-یک راه» پیشنهاد شده است.

این بیانیه پکن را به عنوان «شریک استراتژیک جامع» و هند را به عنوان «شریک استراتژیک ممتاز» توصیف می‌کند که نشان دهنده اهمیتی است که کرملین برای روابط گرم با هر دو قائل است. کرملین در گذشته از هر دو فرمول استفاده کرده است، اما مفهوم سند جدید نشان می‌دهد که روسیه انتظار دارد این ارتباطات تقویت شود. گروه بندی بین‌المللی کلیدی موجود از نگاه کرملین در این بخش از جهان و مطابق سند جدید، سازمان همکاری شانگهای است.

 

تمرکز بر مناطق جدید

 

در متن این سند آمده است که کرملین آماده میانجیگری در مناقشات است و مفهوم امنیت جمعی پیشنهادی مسکو در سال 2019 در مورد خلیج فارس را به عنوان الگو و نمونه ارائه می‌دهد.

این پیشنهاد برای تشکیل یک ائتلاف ضد تروریستی جدید که همه کشورهای منطقه را در بر می‌گیرد از بازیگران خارجی به ویژه ایالات متحده خواستار است که پایگاه‌های دائمی خود در این مناطق را رها کرده و به تدریج حضور نظامی خود در خاورمیانه را کاهش دهند.

پیشنهاد جدید در سند 2023 روسیه وعده کمک به کشورهای آمریکای لاتین است که قصد دارند با فاصله بیشتر به استقلال از ایالات متحده دست یابند. همچننی این سند به طور مثبت به روابط موجود مسکو با ونزوئلا، نیکاراگوئه، کوبا و برزیل اشاره می‌کند که در سه مورد اول مناسبات با ایالات متحده یا تیره شده و یا روابط رسمی با واشنگتن وجود ندارد.

در رابطه با خاورمیانه، کرملین «تمدن اسلامی» را دوست روسیه توصیف می‌کند و اشاره دارد که تمدن اسلامی چشم‌انداز وسیعی برای تثبیت خود به‌عنوان «مرکز مستقل توسعه جهانی دارد» که نشان می‌دهد از دیدگاه روسیه، کشورهای اسلامی خاورمیانه بیش از حد به ایالات متحده وابسته هستند و بنابراین هنوز خود را به طور کامل تثبیت نکرده‌اند.

این مفهوم نشان می‌دهد که اگر این کشورها بتوانند نفوذ ایالات متحده را از کاهش دهند، می‌توانند با راهنمایی روسیه، تمدن اوراسیا را تشکیل دهند اما به راهکارهای جایگزین، مزیت‌ها و منفعت این کشورها در صورت پیوستن به سیاست جدید پیشنهادی روسیه اشاره‌ای نشده است

 

تعهد به ترویج ارزش‌های سنتی نه تنها در داخل، بلکه در خارج از کشور

 

در این سند کرملین «تقویت ارزش‌های معنوی و اخلاقی سنتی روسیه و حفظ میراث فرهنگی و تاریخی مردم چند ملیتی فدراسیون روسیه» را به عنوان «منافع ملی» خود تعریف می‌کند. به عبارت دیگر، دولت روسیه متعهد به ترویج ارزش‌های سنتی نه تنها در داخل، بلکه در خارج از کشور است و تلاش دارد که با الگوی روند جهانی شدن غربی مقابله کند.

این سند با مفهوم سند سال 2016 که بر تعهد روسیه به «ارزش‌های دموکراتیک جهانی» از جمله «تضمین حقوق و آزادی‌های بشر» اشاره داشت در تضاد است.

اگرچه روسیه از نظر قانون اساسی یک کشور چند مذهبی و سکولار است، سند جدید قول می‌دهد که کلیسای ارتدکس روسیه را از تبعیض در خارج از کشور در جهت تضمین وحدت ارتدکس مسیحی، محافظت کند.

 

آرمان یا واقعیت؟

 

در مجموع، مفهوم سند سیاست خارجی اخیر مسکو یک سند آرمانی است که در یک مقطع انتقالی در سیاست خارجی روسیه منتشر شده است. قاره آفریقا در این سند جایگاه مشخصی ندارد و به نظر می‌رسد نگارش این سند بازتاب ماهیت رویکرد نامطلوب در حال تحول روسیه در روابط بین‌الملل باشد.

علاوه بر این سند مذکور چالش‌های واقعی نظامی و اقتصادی روسیه، از جمله آسیب‌های مالی، سیاسی و نظامی ناشی از تصمیم این کشور برای حمله به اوکراین را نادیده گرفته است.

همچنین در مورد کاهش نفوذ مسکو در سطح جهانی و به حاشیه رفتن نقش این کشور در معادلات بین‌الملل و  اشاره به «منافع ممتاز» در کشورهای نزدیک به مرزهای روسیه در حالی که برخی از این همسایگان به طور فزاینده‌ای کرملین را خطرناک می‌دانند اشاره و تفسیری نزدیک به واقعیت موجود در نظم کنونی جهانی ارائه نشده است.  

واقع بینانه یا آرمان گرایانه، مفهوم سند جدید به این معناست که مسکو انتظار دارد به رویارویی خود با غرب برای درازمدت و نه فقط در اوکراین ادامه دهد. علاوه بر این، متعهد است که کشورهای دیگر را به این مسابقه کشاند، حتی اگر جزئیات نحوه انجام این کار نامشخص باقی بماند. آنچه که نمایان است تحریم‌های شدید بین‌المللی علیه کرملین است که عاملی شده تا این کشور به برخی از همسایگان و کشورهای دیگر جهان روی آورد و به همکاری‌های دوجانبه با آن‌ها بپردازد.

سه دهه قبل، اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد، چرا که در تلاش برای نفوذ به دور دست‌ترین مناطق جهان، منابع و نیروی انسانی خود را فراتر از مزایای حاصل از این نفوذ هزینه کرد. اما امروز روسیه با روی آوردن به برخی از کشورهای مخالف غرب و یا کشورهایی که روابط چندان مناسبی با ایالات متحده نداشته و یا در مدار ژئوپلیتیکی غرب قرار ندارند در تلاش است تا از شدت تحریم‌های شدید بین‌المللی علیه خود کاسته و در نهایت فشار بین‌المللی وارده به خود را کاهش دهد.

منبع: جماران

کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه ایران و روسیه روسیه کرملین زلزله ترکیه و سوریه سیاست خارجی روسیه ایالات متحده نشان می دهد عنوان یک بین المللی مفهوم سند چشم انداز سند اخیر منطقه ای سند جدید سیاست ها متن سند

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۷۴۵۵۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران

«حشاشین» سریالی است که این روزها هم درباره محتوا و نوعِ ساختش صحبت می‌شود، هم کم‌کاری‌های مسئولین ذیربط برای ساخت اینگونه سریال‌ها و هم حذف از پلتفرم‌های نمایش‌خانگی که به واسطه ورود ساترا اتفاق افتاد. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، این روزها سریالی به نام‌ «حشاشین» در کانون توجه منتقدان داخلی و خارجی قرار گرفته که در وهله اول نشان می‌دهد کشورهای منطقه  تأثیرگذاری تجاری، مالی و اجتماعی و فرهنگیِ ساخت سریال و فیلم را به خوبی درک کرده‌اند و شکل‌گیری برخی فستیوال‌ها و جشنواره‌های مرتبط در این زمینه و البته سرمایه‌گذاری گسترده در ساخت شهرک‌های سینمایی برای تولید پروژه‌های مشترک با کشورهای پیشرفته در صنعت سینما مشهود است.

البته نکته جالب توجه اینجاست که این کشورها ساخت سریال  با محور تاریخ کشورهای مختلف همسایه خود علاوه بر ساخت سریال براساس اسطوره‌های تاریخی خود را دستور کار  قرار داده‌اند و جای تردید نیست تمدن کشورمان ایران نیز دستمایه برخی از این تولیدات شده است، روزی غربی‌ها با فیلم «300» دست به کار می‌شوند و تاریخ ایران را به گونه‌ای دیگر (تحریف‌آمیز) روایت می‌کنند و امروز هم «حشاشین»  متولد می‌شود. 

این سریال چند نکته انتقادی را به وجود آورد؛ اول کم‌کاری مسئولین امر را نشان می‌داد که همتی برای سااخت سریال‌های تاریخی و پرتره وجود ندارد و سال‌ها باید منتظر بمانیم تا سریالی اصطلاحاً‌ در قالب الف ویژه به سرانجام برسد حال آنکه کشورهای دیگری در جهان عرب همچون دست‌اندرکاران «حشاشین» با کمترین زمان چنین سریال با کیفیت ساختاری را ارائه دادند. در وهله دوم اما این سریال به تحریف تاریخی پرداخته که اگر کماکان مسئولین امر به وعده و وعید ادامه دهند و خبری از کار عملیاتی نباشد این تحریفات در ذهنِ نسل جدید به واقعیت‌های تاریخی تبدیل می‌شود. 

شاید وقت آن رسیده  که ساخت سریال‌های فاخر درباره میراث ملموس یا ناملوس ایران را برنامه‌ریزی کنیم تا مبدأ این شخصیت‌ها با چهره‌ای غیرواقعی در ذهن مخاطبان خارجی یا حتی داخلی کشورمان تثبیت نشوند.

زیرسوال بردن تاریخ با "حشاشین"، تلنگر جدی به سریال‌سازان

نکته دیگر انتشار گسترده آن در کشور ایران که به واسطه پلتفرمِ در نمایش‌خانگی و شبکه‌های اجتماعی اتفاق افتاد نیازمند ورودِ ساترا بود که چند روزی است هیاهوی آن برپا شده است. پس از ورودِ ساترا و حذف آن از پلتفرم‌های نمایش‌خانگی برخی ساترا را به خاطر این ورود محکوم و بخش عمده‌ای دیگر این ورود را تحسین کرده‌اند. 

اما مشخص نیست چرا عده‌ای  اصرار دارند چنین سریال‌هایی در سطح گسترده‌ای پخش شود و نسل جدید خصوصاً نظاره‌گر چنین تحریفات تاریخی در آثار نمایشی باشد. البته نباید این انتقادها را هم نادیده بگیریم که چرا به جای این همه سریالِ آپارتمانی، زودبازده و حتی تاریخی معطوف به دوران قاجاریه، به فکرِ ساخت آثار نمایشی که بتواند تاریخ ایران را روایت کند،‌ نیستیم که «حشاشین‌ها» جزو برنامه‌های کشورهای خارجی است حتی تاریخ و قهرمانان و واقعیت‌هایش را از آنِ خود کنند و روایتگرِ اصلی این اتفاقات، آنها باشند.

به دنبال اعلام ممنوعیت پخش سریال «حشاشین» در پلتفرم‌ها و حذف این مجموعه نمایشی از نمایش‌خانگی، پیمان جبلی رئیس صداوسیما هم درباره پخش نشدن این سریال در ایران واکنش نشان داد: «ساترا مسئولیت دارد تا جلوی پخش محتوای تحریف شده که به درک اجتماعی لطمه می‌زند و افکار عمومی را منحرف می‌کند را بگیرد. سریال حشاشین براساس واقعیت نیست، بلکه تحریف تاریخ است و ساترا برای پخش آن به سکوها تذکر داده و سکوها هم حذف کردند.»

چرایی ممنوعیت را البته چند روزِ گذشته مسئولین ساترا هم اعلام کردند که «پخش سریال های خارجی در پلتفرهای داخلی پس از انتشار مورد بررسی قرار می‌گیرند و اصطلاحاً سریال‌های خارجی مشمول ممیزی پسینی هستند، به همین دلیل انتشار سریال مصری «حشاشین» از امروز توسط معاونت پایش و نظارت ساترا براساس رای و نظر شورای صدور مجوز ساترا ممنوع اعلام شد.

سریال «حشاشین» محصول کشور مصر است و روایت آن از تاریخ اسلام متضمن تحریف‌های فراوانی است که به نظر می‌رسد با رویکرد سیاسی مغرضانه تولید شده است. بر همین اساس طبق نظر شورای صدور مجوز ساترا انتشار سریال «حشاشین» (The Assassins)، در رسانه‌های صوت و تصویر فراگیر ایران مورد تأیید نیست.»

هرچند این سریال در نگاه اول سعی کرده روایتی از زندگی حسن صباح و ترکان سلجوقی و فرقه اسماعیلیه را به تصویر بکشد، اما به شکلی ناشیانی این روند تاریخی را بدون درنظر گرفتن فواصل معنادار میان دوران زندگی شخصیت اصلی با برخی شخصیت‌های مطرح شده  مثل عمر خیام و خواجه نظام الملک را بهم  مرتبط کرده که می‌تواند نقطه عطف شکل‌گیری سئوالی باشد که اصولاً؛ چرا باید کشور دیگری تاریخ ما را آنهم کاملاً ناشیانه روایت کند؟

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • نگاهی به تغییرات جدید در جامعه ژاپن با محوریت خانواده‌های ژاپنی
  • واکنش کرملین به مذاکرات «صلح اوکراین» در سوئیس در غیاب روسیه!
  • کرملین: فشار آمریکا به متحدان روسیه بی‌نتیجه است
  • بورل: آواره شدن بیش از یک میلیون نفر در رفح ویرانگر خواهد بود
  • علت ممنوعیت سریال مصری حشاشین؛ تحریف تاریخ ایران
  • تغییر نام‌هایی که به دل هواداران نمی‌نشیند/ «ریشه» تغییر نمی‌کند
  • نمایشگاه غنایم جنگ اوکراین در مسکو/تسلیحات ۱۲کشور مقهورارتش روسیه
  • نسخه برزیلی برای خودروسازی ایران
  • سهامداری در پالایشگاه های فراسرزمینی باید در کنار تعاملات امنیتی با کشور هدف پیگیری شود
  • شست و شوی مغزی کودکان روسیه و مهیا کردن آنها برای جنگ/آموزش و پرورش در خدمت اهداف حکومت